ولادت با سعادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد
تحلیلی و حبری
جهت شادی روح مطهر شهدا و امام شهدا و تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عج) صلوات

مظالب وبلاگ را چگونه ارزیابی می کنید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان  رسا و آدرس mpapg.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 47
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 49
بازدید کل : 58779
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1


آمار مطالب

کل مطالب : 132
کل نظرات : 3

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 47
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 49
بازدید سال : 91
بازدید کلی : 58779
ولادت با سعادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد
دهم شعبان ولادت با سعادت حضرت علی اکبر و روز جوان است علی اکبر فرزند امام حسین و حماسه ساز واقعه عاشوراست و الگویی در ایثار و جوانمردی و دفاع از حقانیت اسلام علي اكبر (ع) جواني خوش چهره و زيبا بود و از نظر فصاحت زبان و زيبايي رخسـار و خلـق و خوي به جـدش پيـامبر اكرم (ص) شبيه ترين افراد بود و در نيكي ها و خوبيها زبانزد عصر خويش بود. او عمر شريف خود را در عبادت ، زهد و كمك به مستمندان گذراند بطوري كه در مدح وي گفته شده : هرگز چشمي همانند علي اكبر را نديده است . در روز عاشورا پس از شهادت اصحاب با وفاي حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) اولين كسي از اهل بيت كه اجازه نبرد خواست حضرت علي اكبر بود. امام به او اجازه داد و هنگامي كه علي اكبر به سوي ميدان حركت كرد امام مايوسانه به قد و بالاي فرزندبرومند خويش نگريست و اشك ريخت ، صورت بر آسمان برداشت و عرض كرد : بارالها ! بر اين قوم گواه باش كه به جانب ايشان نوجواني رهسپار است كه در صورت و سيرت و گفتار شبيه ترين مردم به پيامبرت محمد (ص) است و ما هرگاه مشتاق ديدار روي پيامبرت بوديم به چهره او مي نگريستيم ، خدايا بركات زمين را از اينان بازدار و ايشان را سخت پراكنده و پاره پاره ساز و به راههاي گوناگون بيفكن و حاكمان را هرگز از آنان راضي مدار كه آنان ما را خواندند تا ياريمان كنند و چون آنها را اجابت كرديم ، دشمني نمودند و بر روي ما شمشير كشيدند. ايشان دلاورانه با كوفيان جنگيد بطوري كه سپاه دشمن از بسياري كشتگان به ضجه افتادند ! او با تشنگي كه داشت و از آن رنـج مي برد و قدرت او را كاهش داده بود يكصد و بيست نفر را به خاك و خون كشيد و در حالي كه زخمهاي بسيار برداشته بود به سوي پدر برگشت و عرض كرد: اي پدر تشنگي و سنگيني اسلحه مرا ناراحت ساخته ، آيا ممكن است مرا به جرعه آبي سيراب سازي تا در مبارزه با دشمنان نيرو گيرم ؟ حضرت با حالت گريه فرمود : فرزندم ! بر محمد و بر علي و بر پدرت سخت است كه ايشان را بخواني و پاسخ ات ندهند و از آنها درخواست كمك نمايي پس كمكت نكنند. پسرم زبانت را بيرون آور. سپس حضرت زبان فرزندش را مكيد و انگشتر خود را به او سپرد و فرمود : اين انگشتر را در دهانت بگذار و به نبرد با دشمن بازگرد كه بزودي جدت با جامي سرشار از نوشيندني كه پس از آن هرگز تشنگي نيابي تو را سيراب خواهد كرد.مثل اينكه حضرت علي اكبر قدرت و نيروي جديدي بدست آورده باشد ، بي مهابا و با شجاعت به ميدان تاخت و در حالي كه شمشير بران خود را برلشكريان دشمن فرود مي آورد جمع زيادي از دشمن را كه عدد آن را تا دويست گفته اند كشت ، تا آن كه مُرَه بن مُنقَذ از كمين بيرون جست و ضربه اي سنگين بر سر مبارك آن حضرت زد . ديگر سربازان دشمن نيز به او حمله كرده و هر يك با شمشير يا نيزه، بدن شريف ايشان را مجروح ساختند. آن حضرت كه ديگر توان جنگيدن نداشــت افســار اسب را رها كرد. اسب ، او را در ميان لشگر دشمن از اين سو به آن سو مي برد و آن سپاه جنايتكار هر كدام زخمي بر پيكر بي جان او وارد مي ساخت بطوري كه جسم مقدس اش پاره پاره شد و در حالي كه آخرين نفس هاي خود را فرو مي برد فرياد زد : سلام بر تو باد اي پدر ، اينك جدم رسول خدا حاضر است و مرا از جام خويش سيراب فرمود و مي فرمايد: اي حسين در آمدن شتاب كن كه جام ديگري براي تو آماده است. امام (ع) بالاي سر جوان لاله گونش آمد و صورت بر صورت او نهاد و فرمود : خداوند قاتلان تو را بكشد، اي فرزندم چه چيز آنها را اينقدر گستاخ كرده ، بر خداوند و بر هتك حرمت رسولش ، اشك مي ريخت مي فرمود : اي فرزند بعد از تو خاك بر دنيا. در اين هنگام حضرت زينب (س) از خيمه بيرون آمده و به سوي علي اكبر مي دويد و در حالي كه بشدت مي گريست خود را بر روي جنازه خونين فرزند برادر انداخت. امام (ع) خواهر را از روي جنازه اكبرش بلنـد كرد و بـه خيمه اش بازگرداند و به جوانان بني هاشم فرمود :برادر خود را برداريد . آنها بدن نازنين علي اكبر(ع) را برداشته و در خميه اي كه در جلو آن جنگ جريان داشت ، قرار دادند. سلام و صلوات خداوند بر تو باد اي اول كشتگان اهل بيت حسين(ع) و لعنت و نفرين بر قومي كه خونت را بناحق ريختند و پيكرت را پاره پاره كردند.

تعداد بازدید از این مطلب: 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود